آن دنیا

این لحظه و تمام لحظات زندگی خود را به خواست الله در کتاب اعمالمان خواهیم دید

بسم رب المهدی

 


سلام دوستان
این مدتی که نبودم به دلیل اتفاقی بود که برام پیش اومد

ماجرا از این قرار بود که ما برای چند روزی رفتیم دیارمون
یه شهر کوچیک و ییلاقی که حدود دو ساعت با شهر محل زندگیمون فاصله داره
منم دیارمونو به دلایل متعددی خییییییییییییییییییییییییلی دوست دارم

خلاصه روز دوم من یهو به سرم زد که با کارت اینترنت محی سکونتمون از دیارمون به اینترنت وصل شم
تو همین فکرو خیالات عجیب بودم که مامان جونم وارد اتاق شد

از تنبلی زیاد ازش خواهش کردم که سر پا ایستاده دوشاخه را وصل کنه به پریز تلفن بنده خدا اولش هی بهم گفت دختر بیخیال این کار شدنی نیست منم گفتم میدونم فقط میخوام امتحان کنم
بنده خدا آخرش مجبور شد و حرفمو قبول کرد و دو شاخه رو از دستم گرفت

بعد چند لحظه صدای مهیبی بلند شد
بله چشمتون روز بد نبینه صدا از لپ تاپ بخت برگشته بود
مامان جون بنده لطف کردنو شارژره موبایل خانم تنبل(خودمو میگم)رو از پریز برق در آوردنو دوشاخه تلفن که یه سرش به لپ تاپ بودو به جای اینکه به پریز تلفن که کنار پریز برق بود وصل کنند به پریز برق وصل کردن
و اینگونه شد که مودم سوخت
منم لپ تاپو دادم خواهرجونم برد تهران تا داداش مسعودمون (شوهر خواهر جون بنده)ببرتش نمایندگیش تا درستش کنند

بعد تحقیق و پرسجو از دوستان و آشنایان به این نتیجه رسید که مودم سوخته در همونحالت بمونه و لپ تاپ باز نشه و یه مودم usp برام خرید
خواهر جونمم چند روز پیش برام آووردش
این بود خلاصه ای از ماجرای غیبت این جانب
به قول خواهرم حق آدمای تنبلی که به حرف مامان جونشون گوش ندن همینه

باور کنید من تنبل نیستم فقط گاهی اوقات از روی بی حوصلگی تنبلی میکنم

در اولین فرست حتما چنتا عکس از دیارمون میزارم

التماس دعا.................

نوشته شده در یکشنبه 89/3/9ساعت 9:0 صبح توسط باران نظرات () |

بسم رب المهدی


سلام دوستان......
یکشنبه از مشهد برگشتیم شهرمون ولی من اصلا دوست نداشتم بر گردم همش دعا میکردم یه اتفاقی بیافته تا ما بیشتر مشهد بمونیم............
ولی نشد شایدم آقا از دستم خسته شده بود و نخواست بیشتر بمونم
البته شرایت کاری هم اجازه نمیداد بیشتر بمونیم
ولی واقعا عالی بود ..........
بعد چند سال آخرش به آرزوم رسیدم و قسمت شد تا دعای کمیل حرم آقام امام رضا باشم (دفعات قبل که میرفتیم زیارت یا تا پنجشنبه  نمیموندیم یا اخر شب پنجشنبه تازه میرسیدیم)واقعا عالی بود دعای کمیل در جوار آقا امام رضا زیر بارون واقعا قشنگ بود یه فضای معنوی به تمام معنا........
دعای ندبه  تو رواق امام خمینی هم عالی بود ...........
جای همتون خالی بود ...........
انشا الله قسمت همه کسانی که دوست دارن بشه(آمین)..........
التماس دعا..........


نوشته شده در سه شنبه 89/2/21ساعت 5:0 عصر توسط باران نظرات () |

بسم رب المهدی
هفته پیش از طرف.........   ...........و........... بردن مشهد منم خیلی دلم میخواست برم ولی نشد
یه حسی بهم میگفت حتما کاری کردم که آقا نطلبده
ولی من کوتاه نیومدم وخیلی دعا کردم از آقا خواستم منو بطلبه آخه خیلی وقته نیاز به انرژی دارم و هر موقع که میرم مشهد پا تو حرم آقا امام رضا میزارم انرژی فوق العاده ای میگیرم
برای چند روزی نیستم تا بعضی از دوستان که از بودن من ناراحتن و به نبودن من راضی یه نفس راحت بکشن
دارم مییرررررررررررررررررررررررررررررررم مشهههههههههههههههههههههههههد
قربونه امام رضا برم که رومو زمین ننداختو منو طلبید
از طرف همه نائب الزیاره هستم اگه لایق باشم و حتما به یاد همه دوستان هستم وقتی رفتم حرم
مخصوصا دوستانی که سفارش کردن( با شمام ......)
امشب ساعت ??:?? از....... (منظورم شهرمونه)با قطار حرکت میکنیم سمت مشهد

                             السلام علیک یا علی بن موسی الرضا


       

التماس دعا...........


نوشته شده در چهارشنبه 89/2/15ساعت 5:0 عصر توسط باران نظرات () |

بسم رب المهدی
سلام دوستان این پست رمز داره
از دادن رمز به بعضی از دوستان معذورم

التماس دعا...........


ادامه مطلب...
نوشته شده در دوشنبه 89/2/13ساعت 7:0 عصر توسط باران نظرات () |

بسم رب المهدی

 معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره  شده است.

                                                             

اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5) بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.

 در این آیات خداوند، خود را ?معلم? می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.  مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش

 داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:

چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد              هزاران نقش بر لوح عدم زد

 از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.

التماس دعا..........



 

 


نوشته شده در یکشنبه 89/2/12ساعت 12:0 عصر توسط باران نظرات () |





 


نوشته شده در یکشنبه 89/2/12ساعت 12:0 عصر توسط باران نظرات () |

بسم رب المهدی
مدتی میشه که قصد داشتم یه خونه مجازی برای خودم داشته باشم بدون هیچ مزاحمی که رفتارو اعمالش باعث رنجشم بشه و بنویسم
البته نا گفته نماند که چند وقت پیش یه مومنی لطف کردنو وبلاگی برام ساختن به نام.........چیه دنبال اسم وبلاگ قبلیم نگردید آخه قرار نیست بگم ولی خوب ......... در کل خواستم از اون مومن تشکر کنم بخاطر لطفشون
اول قصد داشتم  روز تولد وبلاگم با روز تولدم یکی بشه ولی بعد تصمیمم عوض شد روز تولد یکی از عزیزترین عزیزانم وبلاگ نویسیموبا توکل به حق تعالی شروع کردم
امیدوارم تو این دنیای مجازی دوستان عزیزی پیدا کنم که بتونم ازاونها چیزایی یاد بگیرم
التماس دعا.....


نوشته شده در شنبه 89/2/11ساعت 9:0 صبح توسط باران نظرات () |

<   <<   6   7   8      >
Design By : Night Melody